گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر خانواده
جلد دوم
. آیه (سرمایه عظیم
اشاره



وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِ دْقٍ عَلِیا و از رحمت خود به آنها ارزانی داشتیم و براي آنها نام نیک و مقام مقبول و
برجسته(در میان همه امتها) قرار دادیم. ( 50 / مریم)
شرح
وَ اجْعَلْ لی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرینَ: خدایا » : این در حقیقت پاسخی است به تقاضاي ابراهیم که در سوره شعراء آیه 84 آمده است
در واقع آنها میخواستند آن چنان ابراهیم و دودمانش از جامعه انسانی طرد شوند « براي من لسان صدق در امتهاي آینده قرار ده
که کمترین اثر و خبري از آنان باقی نماند و براي همیشه فراموش شوند، امّا بر عکس، خداوند به خاطر ایثارها و فداکاريها و
استقامتشان در اداي رسالتی که بر عهده داشتند، آن چنان آنها را بلند آوازه ساخت که همواره بر زبانهاي مردم جهان قرار داشته و
در این گونه موارد « لِسان » . دارند و به عنوان اسوه و الگویی از خداشناسی و جهاد و پاکی و تقوا و مبارزه و جهاد شناخته میشوند
کنیم و لِسانَ صِ دْقٍ بگوییم معنی یاد « صِ دْق » به معنی یادي است که از انسان در میان مردم میشود و هنگامی که آن را اضافه به
که به معنی عالی و برجسته است ضمیمه شود، « عَلِیّا » خیر و نام نیک و خاطره خوب در میان مردم است و هنگامی که با کلمه
مفهومش این خواهد بود که خاطره بسیار خوب از کسی در میان مردم بماند. ناگفته پیدا است ابراهیم نمیخواهد با این تقاضا،
خواهش دل خویش را برآورد، بلکه هدفش این است که دشمنان نتوانند تاریخ زندگی او را که فوق العاده انسانساز بود به بوته
فراموشی بیفکنند و او را که میتواند الگویی براي مردم جهان باشد، براي همیشه از خاطرهها محو کنند. در روایتی از امیر مؤمنان
لِسانُ الصِّدْقِ لِلْمَرْءِ یَجْعَلُهُ اللّهُ فِیالنّاسِ خَیْرٌ مِنَ الْمالِ یَأَکُلُهُ وَ یُورِثُهُ: خاطره خوب و نام نیکی که خداوند براي » : علی میخوانیم
کسی در میان مردم قرار دهد از ثروت فراوانی که هم خودش بهره (صفحه 126 ) میگیرد و هم به ارث میگذارد، بهتر و برتر
1) اصولاً قطع نظر از جنبههاي معنوي گاهی حسن شهرت در میان مردم میتواند براي انسان و فرزندانش سرمایه عظیمی ).« است
گردد که نمونههاي آن را فراوان دیدهایم. در اینجا سؤالی پیش میآید که چگونه در این آیه موهبت وجود اسماعیل، نخستین
فرزند بزرگوار ابراهیم اصلًا مطرح نشده، با این که نام یعقوب که نوه ابراهیم است، صریحا آمده است؟ و در جاي دیگر از قرآن
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي وَهَبَ لی عَلَی الْکِبَرِ إِسْماعیلَ وَ » : وجود اسماعیل، ضمن مواهب ابراهیم بیان شده، آنجا که از زبان ابراهیم میگوید
39 / ابراهیم). پاسخ این سؤال چنین است که: علاوه بر ) « إِسْحاقَ: شکر خدایی را که در پیري اسماعیل و اسحاق را به من بخشید
این که در دو سه آیه بعد نام اسماعیل و بخشی از صفات برجسته او مستقلًا آمده است، منظور از آیه فوق آن است که ادامه و
تسلسل نبوت را در دودمان ابراهیم بیان کند و نشان دهد چگونه این حسن شهرت و نام نیک و تاریخ بزرگ او به وسیله پیامبرانی
که از دودمان او یکی بعد از دیگري به وجود آمدند، تحقق یافت و میدانیم که بسیاري از پیامبران از دودمان اسحاق و یعقوب در
اعصار و قرون به وجود آمدهاند، هر چند از دودمان اسماعیل نیز بزرگترین پیامبران یعنی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله قدم به
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ » : عرصه هستی گذارد، ولی تسلسل و تداوم در فرزندان اسحاق بود. لذا در آیه 27 سوره عنکبوت میخوانیم
.« یَعْقُوبَ وَ جَعَلْنا فی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَ الْکِتابَ: ما به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و در دودمان او نبوت و کتاب آسمانی قرار دادیم
( جلد 3، صفحه 339 . (صفحه 127 ،« نور الثقلین » -1 *****
223 . آیه (صداقت در گفتار و دعوت خانواده به نماز و زکات)
صفحه 110 از 369
اشاره
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیا در کتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد کن که او در وعدههایش
صادق و رسول و پیامبر بزرگی بود.( 54 / مریم) وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیا او همواره خانواده خود را به
نماز و زکات دعوت میکرد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.( 55 / مریم)
شرح آیه از تفسیر نمونه
بودن، پیامبر عالی مقام بودن، امر به نماز و پیوند و رابطه با خالق داشتن، امر به زکات و رابطه با « صادِقَ الْوَعْدِ » در این دو آیه به
خلق خدا برقرار نمودن و بالاخره کارهایی انجام دادن که جلب خشنودي خدا را کند، از صفات این پیامبر بزرگ الهی شمرده شده
است. تکیه روي وفاي به عهد و توجه به تربیت خانواده، به اهمیت فوقالعاده این دو وظیفه الهی اشاره میکند که یکی قبل از مقام
نباشد، محال است به مقام والاي رسالت برسد، « صادق » نبوت او ذکر شده و دیگري بلافاصله بعد از مقام نبوت. در حقیقت تا انسان
چرا که اولین شرط این مقام آن است که وحی الهی را بی کم و کاست به بندگانش برساند و لذا حتی افراد معدودي که مقام
عصمت را در پارهاي از ابعادش در انبیاء انکار میکنند، مسأله صدق پیامبر صلی الله علیه و آله را به عنوان یک شرط اساسی
« صادِقَ الْوَعْدِ » ، پذیرفتهاند، صدق و راستی در خبرها، در وعدهها و در همه چیز. در روایتی میخوانیم: این که خداوند اسماعیل را
شمرده، به خاطر این است که او به قدري در وفاي به وعدهاش اصرار داشت که با کسی در محلی وعدهاي گذارده بود، او نیامد،
اسماعیل همچنان تا یک سال در انتظار او بود، هنگامی که بعد از این (صفحه 128 ) مدت آمد، اسماعیل گفت: من همواره در
انتظار تو بودم.( 1) بدیهی است هرگز منظور این نیست که اسماعیل کار و زندگیش را تعطیل کرد، بلکه مفهومش این است که در
عین ادامه برنامههایش مراقب آمدن شخص مزبور بود. و از سوي دیگر نخستین مرحله براي تبلیغ رسالت، شروع از خانواده خویشتن
است، که از همه به انسان نزدیکتر میباشند، به همین دلیل پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز نخست دعوت خودرا از خدیجه
به بستگان نزدیکش پرداخت.( 2) در « وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبینَ » همسر گرامیش و علی پسر عمویش شروع کرد و سپس طبق فرمان
وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْ طَبِرْ عَلَیْها: خانواده خود را به نماز دعوت کن و بر انجام نماز شکیبا » : آیه 132 سوره طه نیز میخوانیم
.« باش
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
یا سمبل وفاداري « اسماعیل »
پدر توحیدگرایان و موسی آن پیامبر با اخلاص، اینک در ترسیم موقعیت شکوهبار و « ابراهیم » پس از این بیان روشنگر درباره
نیز یاد « اسماعیل » میفرماید: وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ هان اي پیامبر! در این کتاب پرشکوهات از « اسماعیل » برخی از ویژگیهاي
کن. إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ چرا که او هماره به وعدههاي خویش وفا میکرد. وَ کانَ رَسُولاً نَبِیا. و پیامبري بود که به سوي قوم
آورده است که: آن حضرت با مردي عهد بست که در جایی در انتظار آمدن او بماند و آن بنده « ابن عبّاس » . فرستاده شد « جُرْهَم »
. جلد 2، صفحه 86 ،« اصول کافی » - یک سال در آنجا انتظار کشید تا او آمد. ***** 1 « اسماعیل » خدا وعدهاش را فراموش کرد و
آورده است که سه روز در « مُقاتِل » 214 / شعراء. (صفحه 129 ) این بیان از حضرت صادق علیهالسلام نیز روایت شده است، امّا -2
نیست، چرا که او پیش از پدرش جهان را بدورد گفت، « ابراهیم » فرزند گرانقدر « اسماعیل » آنجا انتظار کشید. به باور پارهاي این
بلکه این پیامبر دیگري است که به سوي جامعه و مردم خویش برانگیخته شد و پس از رساندن پیام خدا به آنان و هشدار از کفر و
صفحه 111 از 369
بیداد، مورد خشم زورمداران قرار گرفت؛ به گونهاي که پوست سرش را کندند و خداي توانا او را در کیفر نمودن قوم، یا گذشت
از آنان، آزاد ساخت و او این کار را به خدا واگذار کرد. این بیان از حضرت صادق علیهالسلام نیز روایت شده است. پارهاي
بود و پس از شرارت قوم در حق او فرشتهاي از سوي خدا آمد و گفت: هان اي پیامبر « اسماعیل بن حزقیل » آوردهاند که نامبرده
خدا! من فرستاده پروردگار تو هستم و او بر تو درود و سلام میفرستد و میفرماید: دیدم که این بیدادگران چگونه تو را شکنجه
کردند و اینک به من فرمان داده است تا فرمانبردار تو باشم و هرآنچه فرمان دهی در مورد آن قوم تبهکار به انجام رسانم … قَدْ
رَأَیْتُ ما صَ نَعَ بِکَ وَ قَدْ اَمَرَنی بِطاعَتِکَ … امّا او گفت: من در راه خدا به حسین علیهالسلام اقتدا نموده و او را اسوه و الگوي
خویش گرفتهام. فَقالَ: یَکوُنُ لی بالْحُسَیْنِ اُسْوَةٌ.( 1) در ادامه سخن در این مورد میافزاید: وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ او بزرگمردي بود
که هماره خاندان و رهروانش را به نماز فرمان میداد … وَ الزَّکاةِ و آنان را به پرداخت زکات و حقوق مالی خویش سفارش
میکرد … به باور پارهاي منظور این است که، او هماره پیروان خویش را به نماز شب و انفاق در روز سفارش میفرمود. وَ کانَ عِنْدَ
رَبِّهِ مَرْضِ یا. و اندیشه و عملکرد او هماره مورد خشنودي خدا بود، چرا که جز فرمانبرداري خدا و انجام دستورات او، کاري از وي
به مفهوم شایسته کردار و پسندیده رفتار « مرضیّ » سر نمیزد و هرگز به کارهاي ناپسند نزدیک نمیگردید. و به باور پارهاي واژه
( 39 . (صفحه 130 است و او به خاطر این ویژگیاش در بارگاه خدا موقعیت و مقام والایی داشت. ***** 1. اَمالی مُفید، ص 40
224 . آیه (محبت علی علیهالسلام در قلب خانواده مؤمنین)
اشاره
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُ  دا کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند، خداوند رحمن
محبت آنها را در دلها میافکند. ( 96 / مریم)
شرح آیه از تفسیر نمونه
هنگامی که خداوند کسی از بندگانش را دوست دارد به فرشته بزرگش جبرئیل » : در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله میخوانیم
میگوید: من فلان کس را دوست دارم او را دوست بدار، جبرئیل او را دوست خواهد داشت، سپس در آسمانها ندا میدهد که:
اي اهل آسمان، خداوند فلان کس را دوست دارد، او را دوست دارید و به دنبال آن همه اهل آسمان او را دوست میدارند، سپس
پذیرش این محبت در زمین منعکس میشود. و هنگامی که خداوند کسی را دشمن بدارد به جبرئیل میگوید: من از او متنفّرم، او
را دشمن بدار، جبرئیل او را دشمن میدارد، سپس در میان اهل آسمانها ندا میدهد که خداوند از او متنفر است، اورا دشمن
1) این حدیث پرمعنی نشان میدهد که ).« دارید، همه اهل آسمانها از او متنفر میشوند، سپس انعکاس این تنفر در زمین خواهدبود
ایمان و عمل صالح بازتابی دارد به وسعت عالم هستی و شعاع محبوبیت حاصل از آن تمام پهنه آفرینش را فرا میگیرد، ذات پاك
خداوند چنین کسانی را دوست دارد، نزد همه اهل آسمان محبوبند و این محبت در قلوب انسانهایی که در زمین هستند، پرتوافکن
میشود. در بسیاري از کتب حدیث و تفسیر اهل تسنن (علاوه بر شیعه) روایات متعددي در شأن نزول آیه (إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا
الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُ  دا) از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که نشان میدهد نخستین بار این آیه در مورد
علی نازل ***** 1- این حدیث در بسیاري از منابع معروف حدیث و همچنین بسیاري از کتب تفسیر آمده است، ولی ما متنی را
نقل شده. (صفحه 131 ) گردیده است، از « بخاري » و « مسلم » و « احمد » جلد 5 صفحه 454 از « فی ظلال » انتخاب کردیم که در تفسیر
محب الدین » در تفسیر مشهورش و « قرطبی » و « گنجی شافعی » در تذکره و « سبط ابن الجوزي » در کشاف و « علامه زمخشري » جمله
صفحه 112 از 369
در دُرالمنثور و « سیوطی » در فصول المهمه و « ابن صباغ مالکی » در تفسیر معروف خود و « نیشابوري » در ذخائر العُقْبی و « طبري
« براء بن عازب » در تفسیر خود از « ثعلبی » در روح المعانی را میتوان نام برد، از جمله 1 « آلوسی » در در صَواعِقُ الْمُحْرِقَۀِ و « هیثمی »
قُلِ اللّهُمَّ اجْعَلْ لی عِنْدَكَ عَهْدا وَ اجْعَلْ لی فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ » : چنین نقل میکند: رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی فرمود
بگو خداوندا، براي من عهدي نزد خودت قرار :« إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُ  دا » : مَوَدَّةً، فَاَنْزَلَ اللّهُ تَعالی
نازل گردید ( 1) درباره علی بن ابیطالب نازل … « إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا » ده و در دلهاي مؤمنان مودت مرا بیفکن، در این هنگام، آیه
2 شاید به همین دلیل در روایت صحیح و (2).« گردیده و معنی آن این است که خدا محبت او را در دلهاي مؤمنان قرار میدهد
اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم که مرا دشمن دارد، هرگز دشمن نخواهد » : معتبر از خود امیر مؤمنان علی چنین نقل شده
داشت و اگر تمام دنیا (و نعمتهایش) را در کام منافق فرو ریزم که مرا دوست دارد، دوست نخواهد داشت، این به خاطر آن است
که پیامبر صلی الله علیه و آله به صورت یک حکم قاطع به من فرموده است: اي علی هیچ مؤمنی تو را دشمن نخواهد داشت و هیچ
3) نزول این آیه در مورد علی به عنوان یک نمونه اتم و اکمل است و مانع از تعمیم ).« منافقی محبت تو را در دل نخواهد گرفت
-1 ***** . جلد 3، صفحه 83 تا 86 ،« احقاق الحق » مفهوم آن در مورد همه مؤمنان با سلسله مراتب، نخواهد بود. 1 و 2 طبق نقل
کلمات قصار کلمه 45 . (صفحه « نهج البلاغه » جلد 6 صفحه 533 و همچنین « مجمعالبیان » جلد 16 صفحه 130 و « روح المعانی »
(132
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
راه و رمز نفوذ در دلها
در آیه مورد بحث، ایمان و درستکاري و دادگري واقعی را سرچشمه محبوبیت انسان و راه و رمز نفوذ در دلها و سرّ موفقیت
میشمارد.
دیدگاههاي پنجگانه در تفسیر آیه
آیه شریفه در مورد امیر مؤمنان علیهالسلام فرود آمده و بیانگر شخصیت والاي اوست، چرا که هیچ انسان با « ابن عبّاس » 1 به باور
است که « ابوحمزه ثُمالی » ایمانی نیست جز اینکه محبّت آن حضرت در دل او به ودیعت نهاده شده است. در این مورد در تفسیر
پیامبر صلی الله علیه و آله به آن گرانمایه عصرها و نسلها فرمود: علی جان! قُلِ اللّهُمَّ اجْعَلْ لی عِنْدَكَ عَهْداً وَ اجْعَلْ لی فی قُلُوبِ
الْمُؤمِنینَ وُدّاً (… 1) بگو: بارخدایا! براي من نزد خود عهد و پیمانی قرار ده و بذر محبت مرا در دلهاي مردم با ایمان بیفکن و آن
را شکوفا و بارور ساز و آن حضرت به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله دعا کرد و این آیه شریفه فرود آمد که: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ
نیز از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله آورده است. 2 امّا به باور پارهاي درست است « جابر » عَمِلُوا الصَّالِحاتِ … نظیر این روایت را
که آیه در مورد امیر مؤمنان علیهالسلام فرود آمده است، امّا پیام آن جهان شمول است و بیانگر این حقیقت میباشد که خداي توانا
محبّت همه کسانی را که به راستی ایمان آورند و کارهاي شایسته انجام دهند، در دلهاي مردم با ایمان میافکند و دلهاي بیدار را
میگوید: خدا هرگاه بخواهد بندهاي را دوست بدارد، ***** 1. تفسیر فُرات « رَبیع بن اَنَس » متوجّه آنان میسازد. در این مورد
کوفی، ص 250 ؛ شَواهد التّنزیل، ج 1، ص 359 . (صفحه 133 ) به فرشته وحی میفرماید: هان اي جبرئیل! من فلان انسان را دوست
میدارم، تو هم او را دوست بدار. آنگاه فرشته وحی در کران تا کران آسمانها ندا میدهد که: هان اي آسمانیان خدا فلان بنده
شایسته را دوست میدارد و از پی آن دلهاي آسمانیان کانون مهر او میگردد. و سپس در کران تا کران زمین نداي فرشته وحی
صفحه 113 از 369
طنین افکن میشود که: هان اي زمینیان! خدا فلان کس را دوست میدارد … و از پی آن دلهاي زمینیان نیز متوجّه او میگردد. اِنَّ
اللّهَ اِذا اَحَبَّ عَبْداً مُؤْمِناً قالَ لِجِبْرائیلَ: اِنّی اَحْبَبْتُ فُلاناً فَاحِبَّهُ، فَیُحِبُّهُ جِبْرائیلُ ثُمَّ یُنادي فِی السَّماءِ: أَلا اِنَّ اللّهَ اَحَبُّ فُلاناً فَاَحِبُّوهُ، فَیُحِبُّهُ
اَهْلُ السَّماءِ (… 1) با این بیان، مفهوم آیه شریفه این است که: هر کسی به راستی ایمان آورد و کارهاي شایسته انجام دهد خدا او
را دوست میدارد و او را محبوب دلها میسازد. 3 از دیدگاه پارهاي منظور این است که خدا محبت مردم با ایمان و شایسته کردار
را در دلهاي بدخواهان و دشمنانشان نیز قرار میدهد تا به آنان ایمان آورند و بدین وسیله آنان را اقتدار و توانایی میبخشد. 4 و از
دیدگاه پارهاي دیگر منظور این است که خدا مهر و محبت چنین مردم با ایمان و شایسته کرداري را در دلهاي یکدیگر قرار
میدهد تا همدیگر را دوست بدارند و یار و یاور هم باشند و در برابر بدخواهان و دشمنان به سان کوهی استوار، به پاخیزند و
میگوید: منظور این است که خدا در سراي آخرت محبت آنان را در دلهاي یکدیگر قرار « جُبّائی » یکپارچه و یکدست باشند. 5 و
میدهد تا به سان پدر و فرزندي آگاه و پرمهر یکدیگر را دوست ***** 1. در برخی تفاسیر این بیان با اندك تفاوت از پیامبر
ج 5، ص 455 میتوان نگریست. (صفحه 134 ) بدارند، که این « فی ظِلال القرآن » گرامی (ص) رسیده است. براي نمونه به تفسیر
برترین شادي و بزرگترین نعمتهاست. دیدگاه نخست را این بیان امیر مؤمنان علیهالسلام تأیید میکند که فرمود: لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ
الْمُؤْمِنِ بِسَ یْفی هذا عَلی اَنْ یُبْغِ َ ض نی ما اَبْغَ َ ض نی وَ لَوْ صَ بَبْتُ الدُّنْیا بِجَمّاتِها عَلَی الْمُنافِقِ عَلی اَنْ یُحِبَّنی ما اَحَبَّنی وَ ذلِکَ اَنَّهُ قَضی
فَانْقَضی عَلی لِسانِ النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ اَنَّهُ قالَ: لا یُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ وَ لا یُحِبُّکَ مُنافِقٌ.( 1) اگر با این شمشیر عدالت و ستم ستیزم بر بینی انسان
با ایمانی فرود آورم تا مرا دشمن بدارد، مرا دشمن نخواهد داشت و با من دشمنی نخواهد ورزید؛ و اگر همه دنیا را در کام
نفاقگرایی سرازیر کنم که مرا و راه و رسم عادلانه و انسانیام را دوست بدارد، مرا دوست نخواهد داشت؛ و این حقیقت بر زبان
حقگوي پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله جاري شده است که فرمود: علی جان! انسان با ایمان هرگز تو را دشمن نمیدارد و به
دشمنی تو بر نمیخیزد و انسان بداندیش و نفاقگرا نیز به افتخار دوستی تو نخواهد رسید. ***** 1. نَهْجُ البَلاغَه، قصار 45 . (صفحه
(135
225 . آیه (جایگاه خانواده صالح در تحکیم وظایف الهی)
اشاره
وَ اجْعَلْ لی وَزیرا مِنْ اَهْلی وزیري از خاندانم براي من قرار بده. ( 29 / طه)
شرح آیه از تفسیر نمونه
در اصل به معنی بار سنگین است و از آنجا که وزیران، بسیاري از بارهاي سنگین را در کشورداري بر دوش « وِزْر » از ماده « وَزیر »
دارند، این نام بر آنها گذارده شده است و نیز کلمه وزیر به معاون و یاور اطلاق میشود. اما این که موسی تقاضا میکند که این
وزیر از خانواده او باشد، دلیلش روشن است، چرا که هم شناخت بیشتري نسبت به او خواهد داشت و هم دلسوزي فراوانتر، چه
خوب است که انسان بتواند با کسی همکاري کند که پیوندهاي روحانی و جسمانی آنان را به هم مربوط ساخته است.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
برگرفته شده است. موسی باز به نیایش « وِزْر » کسی که بار گران ریاست دیگري را به دوش میکشد؛ چرا که این واژه از :« وَزیر »
خود ادامه داد و تقاضاي دیگري کرد: پروردگارا! در این راه بزرگ دستیار و وزیري دلسوز لازم است؛ از این رو از بارگاهت
صفحه 114 از 369
( میخواهم که یکی از خاندان و نزدیکانم را که برایم دلسوزتر و پرمهرتر است به یاریم بفرستی. (صفحه